یک غولی توی زندگیم هست که تقریبا از اول عمر دارم باهاش میجنگم و تقلا میکنم که یا برنده بشم یا فرار کنم. اما نه می تونم شکستش بدم و نه میتونم ازش فرار کنم.

الان توی زندگی مشترک این غول قدرتش بیشتر شده و من نمیتونم ازش هیچجوره فرار کنم. قبلا خیلی راه ها رو برای شکستش امتحان کردم اما نشده که بشه. 

دوباره دارم سعی میکنم که باهاش مواجهه بشم اما نمیدونم میتونم یا نه. وقتی به روش هایی که قبلا امتحان کردم و نشد فکر میکنم میترسم. که چرا خدا این درد رو توی زندگی من گذاشته که عمری باهاش درگیر باشم و دهنم رو صاف کنه.