❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیکاری» ثبت شده است

والا نمی دونم

والا نمی دونم.

این جوابی هست که این روزها از دوستام می شنوم وقتی که می پرسم خب حالا می خوای چی کار کنی؟

اوضاع کار خوب نیست و این جوانه های سر از خاک در نیاورده زیر خاکستر در حال سوختن هستند و کسی نگاهشون نمی کنه.


۲۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۷ ۱ نظر
محٌـمد

فرهاد، خوش به حالت

به تو حسودی می کنم فرهاد، عشقت معلوم بود کیه، اسمش چیه و اینکه دقیقا می دونستی که برای رسیدن بهش باید کوهی رو در جایی، سنگ به سنگ تیشه بزنی تا به زمینی هموار تبدیل بشه و اونموقع تو به عشقت، به هدفت میرسیدی!

من اما به تو حسودی می کنم، وقتی که نمی دونم چی دوست دارم، وقتی که نمی دونم برای رسیدن به عشقی که نمی شناسمش باید چیکار کنم، باید کدوم کوه رو از سر راه بردارم.

همین سردرگمی بزرگترین زجر انسان هست.  " تَٱللَّهِ إِن کُنَّا لَفِى ضَلَٰلٍۢ مُّبِینٍ "

زجر برداشتن یک کوه در راه رسیدن به هدفی که می شناسیش، خیلی کمتر از بی هدف و سردرگم و بیکار توی خونه خوابیدن هست!

بیکاری خوب نیست. لعنت به اونایی که باعث اش هستند.

شدیدا به کمک نیاز دارم! دعا هم بلد نیستم؛ یعنی هیچوقت نفهمیدم کارکرد دعا چطوریه، دوست دارم بفهمم ها اما گمونم دیگه دیره، نمی تونم ریسک کنم. نمی تونم بشینم توی خونه و فلان ذکر رو بخونم به جای اینکه برم تلاش کنم و یه راهی پیدا کنم.

 

پ.ن: امروز فهمیدم صفت کمال گرایی در پدرم بسیار شدید هست! وقتی که خواست یه برگه از یه دفتر بکنم (که صرفا چهار تا اسم رو توش بنویسه، یه چیز غیر مهم) و منم همینطوری برگه رو جدا کردم و کمی کج جدا شد که نعره ای فیل افکن به سرم زد که کار رو منظم انجام بده! منم قهر کردم :) که البته دقایقی بعد غرور خود را در پیشگاه پدر مثل همیشه قربانی کرده و معذرت خواهی کردیم. کاش چارتا از صفات خوبشون هم به ما داده بودند (اینم همینجوری واسه غر نوشت).

۲۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۳ ۴ نظر
محٌـمد
سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۵۱ ق.ظ محٌـمد
مارمولک ذهن

مارمولک ذهن

خیلی از افراد دو تا زندگی دارند، یکی اون که همین الان دارند زندگیش می کنند و یکی دیگه اونکه اشتیاق زندگی کردنش رو دارند.

شما هم حتما یه تصویری از کسی که می خواهید باشید دارید، کاری که فکر می کنید از پسش بر میاید، یا آینده ای که واسه خانواده تون متصور هستید... اما به دلایلی حتی حاضر به انجام هیچ کاری برای رسیدن بهش نیستید !

مقاومت؛ یک نیروی فعال و بی رحم در ذهن شماست که تنها هدفش اینه که شما رو از شدن به نیمه دیگر بهترتان و رسیدن به هدف های خودتون باز داره.

این با شماست که چطور این نیرو رو ساکتش کنید و نادیده بگیریدش.

وقتی که خودتون رو مشغول کارهای زیر دیدید، بدونید که نیروی مقاومت ذهن شما در حال انجام وظیفه خودش هست

دائما کارهای خودتون رو به تعویق می اندازید.

بیش از حد از خودتون یا ایده هاتون اتنقاد می کنید.

فکر می کنید خودتون یا کارهاتون به اندازه کافی خوب نیست.

همیشه یه بهانه ای برای انجام ندادن کاری دارید.

این نیروی مقاومت که معرف حضور شدند، یک صدایی در پستوی ذهن شماست که دائما تکرار می کنه کنار بکش، بیخیال، مراقب باش، آروم برو، کوتاه بیا!

همین صدا فقط بلده بگه که اون کار عمرا بشه، همین صدا تو رو از این می ترسونه که اگر کاری رو انجام بدی و ارائه کنی بقیه مسخره ات می کنن.

این نیروی مقاومت ذهن تقریبا دست به هر کاری می زنه تا شما رو از کاری که منجر به شناخت و توجه میشه بازداره.

می دونید این نیروی مقاومت ذهن توسط چه کسی کنترل میشه؟ "مارمولک ذهن"!

این مارمولک ذهن، خسته و گرسنه و ترسیده هست.

این مارمولک ذهن، فقط می خواد بخوره و بخوابه و جاش امن باشه.

این مارمولک ذهن، اگر پاش بیافته تا پای مرگ می جنگه اما ترجیح میده که خیلی راحت فرار کنه! هرچند هیچ مشکلی هم با عصبانی شدن نداره.

این مارمولک ذهن، فقط یک مفهوم نیست، واقعیه! و محل زندگیش هم بالای ستون فقرات خودتونه و برای نجات شما می جنگه! اما خب نجات پیدا کردن و موفق شدن دوتا مفهوم متفاوت هستند.

این مارمولک ذهن، علت ترسو بودن شماست، علت اینکه همه ی اونچه که در توان دارید رو به نمایش نمی ذارید، علت اینکه وقتی می تونید، کاری نمی کنید.

نیروی مقاومت برای اینکه شما رو از عمل کردن دور کنه هر چرت و پرتی رو توی ذهنتون زمزمه می کنه؛ واسه اینکه شما رو متقاعد کنه که دست به انجام کاری نزنید و در منطقه امن خودتون باقی بمونید حاضره جعل کنه، تحریف کنه، از راه به در کنه، حتی واستون قلدری کنه!

باید اقرار کنم که در جال حاضر، این مارمولک در ذهن من پادشاهی می کنه و با وضعیت بیکاری و نداشتن امید در کشور که میبینم، قدرتمند تر از هر چیزی که تحت اسم انگیزه، ایمان و ... بخواد جلوش وایسه و من رو به جلو برای انجام تغییری تکون بده، در حال فرمانروایی هست.

فکر می کنم بیشتر در این باره بنویسم.

مارمولک لعنتی :(

۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۵۱ ۳ نظر
محٌـمد