مدتی پیش ذهنم درگیر این بود که برای ازدواج شخصیتی که مثل خودمه بهتره یا برعکسش، کسی که نقطه مقابل من هست.

فکر می کنم به این نتیجه رسیدم که میخوم با کسی باشم که بیشتر شبیه خودمه تا کاملا متضاد من. کسی که میتونم دنیاش رو بفهمم و درک کنم چون مثل خودمه و دنیای خودم رو میشناسم.

وگرنه همیشه برام مثل یه غریبه میمونه که هرچقدر هم دوستش داشته باشم باز هم دلم میخواد که مثل خودم تر باشه!

میدونم که اگر مثل من نباشه برام چالش محسوب میشه و شاید امکان رشد بیشتری برام فراهم بشه اما آیا واقعا این چالش لازمه؟ اینکه بتونم با یه آدم سطحی زندگی کنم که گستردگی زیادی داره واقعا چه سودی به حالم میتونه داشته باشه.

فکر کنم تصمیمم همین باشه، یکی شبیه به خودم.