❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

به دَرَک که چی میگن

قرآن در جزء 30 سوره المطففین آیه 29  اشاره به مورد تمسخر و استهزاء قرارگرفتن مومنان توسط کافران و عاقبت آنها می کند.

 

إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُواْ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ ﴿۲۹﴾ وَإِذَا مَرُّواْ بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾وَإِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَکِهِینَ ﴿۳۱﴾ وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاء لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾ وَمَا أُرْسِلُوا عَلَیْهِمْ حَافِظِینَ ﴿۳۳﴾ فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ ﴿۳۴﴾ عَلَى الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ ﴿۳۵﴾ هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾

[آرى در دنیا] کسانى که گناه مى‏کردند آنان را که ایمان آورده بودند به ریشخند مى‏گرفتند (۲۹) و چون بر ایشان مى‏گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل مى‏کردند (۳۰) و هنگامى که نزد خانواده[هاى] خود بازمى‏گشتند به شوخ‏طبعى مى‏پرداختند (۳۱)و چون مؤمنان را مى‏دیدند مى‏گفتند اینها [جماعتى] گمراهند (۳۲) و حال آنکه آنان براى بازرسى [کار]شان فرستاده نشده بودند (۳۳) و[لى] امروز مؤمنانند که بر کافران خنده مى‏زنند (۳۴) بر تختها[ى خود نشسته] نظاره مى‏کنند (۳۵) [تا ببینند] آیا کافران به پاداش آنچه مى‏کردند رسیده‏اند (۳۶)

وقتی به این موضوع فکر می کنم میبینم که هر انسانی که در راهی قدم می گذارد قطعا چنین بلایی سرش خواهد آمد.

مهم نیست که شما از سمت چپ حرکت می کنید یا راست یا وسط...در هر صورت توسط رهروان دو مسیر دیگر مورد اتهام و برچسب زنی و تمسخر قرار خواهید گرفت و گمراه خوانده خواهید شد.

به نظرم این درس مهمی برای هر شخصی که در هر مسیری قدم می گذارد است و اونهم اینکه باید یاد بگیری که در خودت برای پیمودن راه اونقدر اعتماد به نفس ایجاد کنی که تهمت ها و تمسخر دیگران ذره ای در اراده ات سستی ایجاد نکند. باید یاد بگیری که به هدفت ایمان داشته باشی و بتونی از تمسخر و برچسب زنی دیگران به راحتی بگذری تا به مقصد برسی.

در غیر اینصورت همیشه در حال عوض کردن مسیرت خواهی بود، و هیچ وقت هم به هیچ جا نخواهی رسید.

پس بعضی وقتا فقط باید گفت : "به دَرَک که چی میگن!".

 

۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۴۵ ۰ نظر
محٌـمد

به تو از تو راه جویم به نشان بی نشانی

اى بى نشانه اى که خدا را نشانه اى
هر سو نشان توست، ولى بى نشانه اى
اى روح پر فتوح کمال و بلوغ و رشد
چون خون عشق در رگ هستى روانه اى
با یاد روى خوب تو مى خندد آفتاب
بر خاک خسته رویش گل را بهانه اى
اى ناتمام قصه شیرین زندگى
تفسیر سرخ زندگى جاودانه اى
تصویر شاعرانه در خود گریستن
راز بلند سوختن عارفانه اى
هیهات، خاک پاى تو و بوسه هاى ما؟!
تو آفتاب عشق بلند، آستانه اى
در باور زمانه نگنجد خیال تو
آرى حقیقتى بحقیقت فسانه اى
زهراى پاک اى غم زیباى دلنشین
تو خواندنى ترین غزل عاشقانه اى
 

بشنوید :

[ پادکستی زیبا و دلنشین به نام محدثه ]

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۵۶ ۰ نظر
محٌـمد

تقطیر اهدافِ یک ذهن آبدار

می خواستم این مطلب رو زودتر بنویسم اما فرصت نشد، البته فکر می کنم الان هم دیر نیست.

قصد دارم برای سال جدید برنامه و اهداف خودم رو مشخص کنم تا شاید امسال سال پربارتری رو داشته باشم به یاری خدا. امیدوارم بتونم به تمام اهدافم برسم.

 

اهداف شخصی:

1- نمازهامو اول وقت بخونم [مخصوصا نماز صبح] تسبیحات هم فراموش نشه.

2- هر شب قرآن بخونم [هر شب حداقل 2 صفحه].

3- هر شب مسواک بزنم !

4- یک لیست سیاه از خوردنی‌های ممنوعه داشته باشم و بهش پایبند باشم [فعلا: نوشابه، سوسیس و کالباس و فست فود]

5- برنامه منظم برای ورزش داشته باشم [3 روز در هفته : دویدن یا باشگاه ورزشی یا شنا...]

6- هیچوقت سیر نخورم .

7- کمتر حرف بزنم، کمتر شوخی بکنم و کمتر جوگیر [احساساتی] بشم.

8- بیشتر مطالعه داشته باشم [هر هفته حداقل 140 دقیقه؛ حتی اگر کتاب مورد علاقه ام نبود].

9- نقاظ ضعف و قوت خودم رو شناسایی کنم و سعی در برطرف کردن یا تقویت کردنشون داشته باشم [برای شروع باید کمرویی رو کنار بزارم و شهامت، جسارت، قاطعیت خودم رو بیشتر کنم یا به اصطلاح کمی به High D ها نزدیک شوم]

 

اهداف کاری و شغلی:

1- تا پایان سال حداقل 4 پروژه شخصی برای خودم انجام داده باشم. ایده اش هر چی باشه باید بسازمش، مهم نیست چقدر ساده باشه، مهم نیست چقدر در ظاهر بدرنخور باشه، فقط انجامش بدم و تمومش کنم.

2- یک شغل دولتی یا خصوصی به صورت پاره وقت با دستمزد مناسب پیدا کنم [باید با جدیت بیشتری دنبال کار باشم].

3- حداقل 2 مطلب در ماه در وبلاگ تخصصی خودم تحت هر شرایطی بنویسم.

4- یک لیست از توانایی ها و مهارت های که در نردبان شغلی خودم برای پیشرفت باید طی کنم تهیه کنم و هر ماه اون رو بروز کنم [تا آخر این ماه اولین لیست تهیه خواهد شد].

5- برای شبکه سازی و ایجاد ارتباطات در حوزه کاری خودم تلاش بیشتری کنم، و سعی دارم سرکی به دنیای آزاد کاری بکشم.

 

پ.ن: این پست شاید به مرور کاملتر شود.

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر
محٌـمد

اصولا آدم ها یا ...

اصولا آدم ها یا درک نمی شوند، یا توسط افرادی درک می شوند که سودی به حال درک شونده ندارند !

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۲۷ ۰ نظر
محٌـمد

بازگشت از سفر نوروزی

بالاخره تموم شد.

سفر نوروزی، یعنی همون عید دیدنی از فامیل و اقوام دور نزدیک. از اونجا که اکثر اقوام ما در شهرستان هستند ما هم مجبوریم که هر سال برای عید دیدنی، به سمت شهرستانمون به شکل خانوادگی گسیل شویم و بعد از یک تور قومگردی، با خاطرات خوب و بد برگردیم.

امسال برام چیز خاصی نداشت جز یکم اعصاب خردی. یعنی از اونجا که از کودکی با فامیل بزرگ نشدیم زیاد باهاشون اخت نیستم حتی اقوام درجه 1 ! وقتی هم که میریم خونه فامیل و گاهی باید یک ناهار یا شام و خواب رو در خدمتشون باشیم معمولا بیکاری و بی حوصلی دیوانم می کنه. هیچ امکاناتی هم اعم از کامپیوتر و اینترنت و این چیزا هم نیست و اگر باشه هم وقتی براشون نیست! چیزی که بیشتر از همه منو اذیت می کنه اما شلوغی هست! یک شب بعد از چندجا عید دیدنی وقتی که به خونه مادربزرگ محترم برای استراحت اومدیم همون موقع حدود 40 تا آدم مهمون براشون اومد.

اما خب، به نظرم یک حال و هوایی عوض کردم.

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۸ ۰ نظر
محٌـمد