❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

تقطیر اهدافِ یک ذهن آبدار

می خواستم این مطلب رو زودتر بنویسم اما فرصت نشد، البته فکر می کنم الان هم دیر نیست.

قصد دارم برای سال جدید برنامه و اهداف خودم رو مشخص کنم تا شاید امسال سال پربارتری رو داشته باشم به یاری خدا. امیدوارم بتونم به تمام اهدافم برسم.

 

اهداف شخصی:

1- نمازهامو اول وقت بخونم [مخصوصا نماز صبح] تسبیحات هم فراموش نشه.

2- هر شب قرآن بخونم [هر شب حداقل 2 صفحه].

3- هر شب مسواک بزنم !

4- یک لیست سیاه از خوردنی‌های ممنوعه داشته باشم و بهش پایبند باشم [فعلا: نوشابه، سوسیس و کالباس و فست فود]

5- برنامه منظم برای ورزش داشته باشم [3 روز در هفته : دویدن یا باشگاه ورزشی یا شنا...]

6- هیچوقت سیر نخورم .

7- کمتر حرف بزنم، کمتر شوخی بکنم و کمتر جوگیر [احساساتی] بشم.

8- بیشتر مطالعه داشته باشم [هر هفته حداقل 140 دقیقه؛ حتی اگر کتاب مورد علاقه ام نبود].

9- نقاظ ضعف و قوت خودم رو شناسایی کنم و سعی در برطرف کردن یا تقویت کردنشون داشته باشم [برای شروع باید کمرویی رو کنار بزارم و شهامت، جسارت، قاطعیت خودم رو بیشتر کنم یا به اصطلاح کمی به High D ها نزدیک شوم]

 

اهداف کاری و شغلی:

1- تا پایان سال حداقل 4 پروژه شخصی برای خودم انجام داده باشم. ایده اش هر چی باشه باید بسازمش، مهم نیست چقدر ساده باشه، مهم نیست چقدر در ظاهر بدرنخور باشه، فقط انجامش بدم و تمومش کنم.

2- یک شغل دولتی یا خصوصی به صورت پاره وقت با دستمزد مناسب پیدا کنم [باید با جدیت بیشتری دنبال کار باشم].

3- حداقل 2 مطلب در ماه در وبلاگ تخصصی خودم تحت هر شرایطی بنویسم.

4- یک لیست از توانایی ها و مهارت های که در نردبان شغلی خودم برای پیشرفت باید طی کنم تهیه کنم و هر ماه اون رو بروز کنم [تا آخر این ماه اولین لیست تهیه خواهد شد].

5- برای شبکه سازی و ایجاد ارتباطات در حوزه کاری خودم تلاش بیشتری کنم، و سعی دارم سرکی به دنیای آزاد کاری بکشم.

 

پ.ن: این پست شاید به مرور کاملتر شود.

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر
محٌـمد

اصولا آدم ها یا ...

اصولا آدم ها یا درک نمی شوند، یا توسط افرادی درک می شوند که سودی به حال درک شونده ندارند !

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۲۷ ۰ نظر
محٌـمد

بازگشت از سفر نوروزی

بالاخره تموم شد.

سفر نوروزی، یعنی همون عید دیدنی از فامیل و اقوام دور نزدیک. از اونجا که اکثر اقوام ما در شهرستان هستند ما هم مجبوریم که هر سال برای عید دیدنی، به سمت شهرستانمون به شکل خانوادگی گسیل شویم و بعد از یک تور قومگردی، با خاطرات خوب و بد برگردیم.

امسال برام چیز خاصی نداشت جز یکم اعصاب خردی. یعنی از اونجا که از کودکی با فامیل بزرگ نشدیم زیاد باهاشون اخت نیستم حتی اقوام درجه 1 ! وقتی هم که میریم خونه فامیل و گاهی باید یک ناهار یا شام و خواب رو در خدمتشون باشیم معمولا بیکاری و بی حوصلی دیوانم می کنه. هیچ امکاناتی هم اعم از کامپیوتر و اینترنت و این چیزا هم نیست و اگر باشه هم وقتی براشون نیست! چیزی که بیشتر از همه منو اذیت می کنه اما شلوغی هست! یک شب بعد از چندجا عید دیدنی وقتی که به خونه مادربزرگ محترم برای استراحت اومدیم همون موقع حدود 40 تا آدم مهمون براشون اومد.

اما خب، به نظرم یک حال و هوایی عوض کردم.

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۳۸ ۰ نظر
محٌـمد

کوله پشتی من برای سال 93

قصد داشتم مطلبی درباره تجربیاتی که در سال گذشته داشتم بنویسم که به پست امیر مهرانی با عنوان "بازی وبلاگی کوله‌پشتی برای سال ۹۳" برخوردم که دو سوال کلی رو مطرح کرده بودند که تقریبا جواب اونها همون مطلبی می شد که من قصد داشتم بنویسم. سعی می کنم در حد حوصله و شناخت خودم، به جواب این دو سوال بپردازم.

سوال اول :

فرض کنید که یک کوله پشتی دارید که قرار است با خودتان به سال ۹۳ ببرید. داخل این کوله پشتی چه تجربه‌ یا تجربیاتی از سال ۹۲ می‌گذارید؟ این تجربیات می‌توانند بزرگترین و بهترین درس‌هایی باشند که در سال ۹۲ در خلل کارها بدست آورده‌اید.

با جرات می تونم بگم مهمترین تجربه ای که در سال 92 داشتم این بود هر چقدر که با هدف باشی، موفق خواهی بود. سال گذشته برای من یک سال بدون فعالیت مفید بود که همش ناشی از بی هدفی خودم بود. در کل یک چیزی از زندگی می خواستم اما به شکل یک هدف اون رو برای خودم در نیاورده بودم و طبیعتا هیچ برنامه ای هم برای رسیدن بهش نداشتم در نتیجه مثل کسی که راه رو در جنگل Mirkwood گم کرده باشه بعد از یک سال دور زدن حس می کنم اینجا که الان هستم برام آشناس و من قبلا هم اینجا بودم! این بی هدفی باعث شد که من نگاه هدفمندی به مسیر شغلی و کارم نداشته باشم و در مسیر باد قرار بگیرم، و الان به نظرم باید به مساله کار و آینده شغلی اهمیت و جدیت بیشتری به خرج بدم.

 

تعامل و ارتباط با دیگران چیزی بود که به نظرم سال گذشته جرقه اش در ذهن من خورد. مسائلی رقم خورد که باعث شد من به مقوله گفتگو و ارتباط برقرار کردن با دیگران نگاه علمی تری داشته باشه و با تجربه تر عمل کنم، وقتی که می خوام درباره کسی قضاوت کنم ایتدا میزان حساسیت شخص درباره موضوع، شرایط شخص، خصوصیات فردی شخص و خیلی موارد دیگر رو هم دخیل کنم تا مبادا حرفم بی اثر باشه یا اثر منفی بزاره یا اثری که من توقعش رو نداشتم بزاره.

 

مورد قبل منو به سکوت رهنمود کرد. بارها با خودم گفتم که کمتر حرف بزنم و همیشه هم شخصیت های کم حرف رو بیشتر می پسندم. دوست دارم امسال کمتر حرف بزنم.

 

مطالعه و کتابخوانی، چیزی که امثال واقعا براش وقت نذاشتم، به بهانه های مختلف! باید وقتم رو کمتر صرف کارهای بیهوده و کم فایده کنم و در عوض به کارهای مهمتر و با اولویت تر بپردازم.

 

یادگرفتم که زندگی همیشه از تو کار سختتره رو می خواد و تو به ناچار برای حرکت رو به جلو در مسیر زندگی باید همون کار رو انجام بدی. اون کار همیشه همراه با رنج خواهد بود، اگر ساکتی باید داد بزنی، اگر ترسویی باید بجنگی، اگر شجاعی باید عقب بکشی. همیشه دنبال کار سختهای زندگیت باش.

 

اینقدر کمرو و منفعل نباشم. خودت میدونی که هرجا که عقب کشیدی پشیمون شدی، صادقانه، صریح، با شهامت و مودبانه حرفم رو بزنم و اجازه ندم محتاط بودنم جلوی حرفم رو بگیره. باید یک کار جهادی در اینباره انجام بدم!

 

و سوال دوم :

همواره ما رویایی داریم که این رویا انگیزه حرکت و ادامه دادن ماست. تصویر رویایی که برای سال ۹۳ در کوله پشتی خود می‌گذارید چگونه است؟

هدفم رو حداقل کوتاه مدت داشته باشم، به ایده آلی که از کارم در ذهن دارم نزدیک شده باشم، ورزش جزئی از کارهای روزمره ام باشه، شایدم ازدواج کردم! فردی مفیدتر باشم و اینکه کوله پشتیم برای سال 94 سنگین تر از این یکی باشه !

 

پ.ن: این متن می تونست خیلی مفصل تر باشه اما چون زیاد در نوشتن ماهر نیستم و حوصلشو هم ندارم به همین بسنده می کنم :)

 

۰۳ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۴۷ ۰ نظر
محٌـمد

توقعات بیجا

در محیط پیرامون خود همیشه مواظب توقعی که دیگران در تو ایجاد می کنند باش. همیشه از خود بپرس که، "حرفی که فلانی به من زد چه توقعی در من ایجاد می کند؟" و آیا آن توقع که به واسطه حرف او در من ایجاد شده است به جا است یا نابجا ! مطمئن باش که خودت اولین نفری هستی که از توقع بیجایی که در درونت بوجود می آید ضرر می کند، پس خودت را مسئول بدان.

هیچ وقت به دیگران اجازه نده که در تو توقع بیجا ایجاد کنند.

هیچ وقت توقع بیجا در دیگران ایجاد نکن.

۰۱ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۶ ۱ نظر
محٌـمد