❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

از کلیله و دمنه

میگن حضرت آیت الله بهجت هر وقت میخواستن مطلبی رو به کسی انتقال بدن یا نصیحت کنند از داستان و قصه استفاده می کردند.

یکی از فانتزی هام اینه که جوری بشم که کلی داستان حکمت آمیز بلد باشم و هر وقت خواستم به کسی نصیحتی بکنم یا مطلبی رو براش جا بندازم یه داستان براش تعریف کنم... مثلا یه داستان از کلیله و دمنه...

یه جوری که به طرف گفته باشم ببین خیلی خری اگر چنین تصمیمی بگیری اما در عین حال بهش توهین نکرده باشم و برعکس خیلی هم آدم با شخصیت و فرهیخته ای به نظر بیام :))


۱۶ تیر ۹۷ ، ۲۰:۰۲ ۲ نظر
محٌـمد

جواب آزمایشگاه


بالاخره همت کرده و آزمایش رفتم.

با این اعداد که بالا هست، من الان خوبم ؟؟

۰۳ تیر ۹۷ ، ۲۱:۵۹ ۷ نظر
محٌـمد

بی عنوان 658

میخواستم یه نقاشی بکشم یادم اومد خیلی وقته مدادم رو گم کردم

۰۳ تیر ۹۷ ، ۲۱:۵۲ ۰ نظر
محٌـمد

Weenie

گویا پتانسیل بالایی در منظور دار حرف زدن و متلک های ریز و کالیبره انداختن دارم!
خدا نکنه از کسی آتو داشته باشم. و روی اعصابم باشه.
۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۲۴ ۲ نظر
محٌـمد

جسارت ابراز نیاز

یه هیولایی رو همین الان درونم دیدم!!

اینکه ما آدما هر کاری می کنیم که بی نیاز بشیم! حتی به دین هم که عمل می کنیم برای اینه که تهش بی نیاز بشیم، از هر چیزی، حتی خدا!

در حالی که خدا اینطور نخواسته، خدا خواسته که ما بهش نیازمند باشیم، مهم نیست که صدسال تجربه کاری توی رزومه کوفتی ات داشته بشی، همین که حس کنی دیگه بی نیاز شدی خدا با صورت به زمین می کوبتت!

نیاز به خدا یه نیاز لحظه ای و دائمی هست، فارغ از اینکه چقدر تجربه یا پول یا هوش یا هر چیز کوفتی دیگه ای داره باید بدونی که تو نیازمند به خدایی.

دنبال اینیم که استخدام بشیم تا حقوق سر ماه مون تضمین بشه تا دیگه از توکل به خدا بی نیاز بشیم، خب گاهی خدا میزاره این توهم رو که از توکل به خدا بی نیازیم داشته باشیم، اما فقط خودش می دونه داریم چه هزینه ای بابتش پرداخت می کنیم.

ضمن اینکه موقع رد شدن از صراط می فهمیم چقدر درونمون از خدا تهی هست. ای کاش جسارت ابراز نیاز می داشتیم.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۰۳ ۲ نظر
محٌـمد