❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیاده روی اربعین» ثبت شده است

سفر چهارم

خیلی با خودم کلنجار رفتم، اون روز هر طور بود خودم رو راضی کردم که یه بار دیگه هم به مدیرم برای رفتن به کربلا توی اربعین اصرار کنم... گفتم حالا یه ذره هم تو اصرار بکن...ملت دست و پاشون برای زیارت قطع میشده این که چیزی نیست که اینقدر زود بخوام کوتاه بیام.
آخر وقت بود و نمی دونستم چطور برم پیشش و بگم، خودش یهو پیام داد که بیا صحبت کنیم، پرسید این یک ماه چطور بوده راضی هستی؟
گفتم که آره و در کل خوب بوده و فقط یکم بابت مسافت طولانی لونده دادیم، یهو دل و زدم به دریا و باز بحثش رو پیش کشیدم...
گفت مثل کش میمونی ، ولت کنن در میری که بری نجف.
مدیر فنی شرکت هم گفت که بیاد توی اتاق که یه بررسی کنن با هم...
نتیجه این شد که اوکی دادن :)
و من از خوشحالی ترکیدم! :))
البته زمانم خیلی کمه، فکر نکنم امسال بتونم کاظمین برم. بعدشم چون از زمانبندی عقب میافتم باید بیشتر فشار بیارم تا بتونم کارها رو سر وقت برسونم. اما ملالی نیست.
این وسط فقط خیلی دلم می سوزه که نتونم سر قولم وایسم. لاقل این دفعه...

_ عکسم رو که دید هوایی شد، وقتی فهمید دارم میرم خیلی خوشحال شد و ذوق کرد. فرداش گفت یه خبر خوب دارم واست، گفت دارم میرم پاسپورتم بگیرم ! :) خدا کنه اونم کارش بشه

_ ممنون حسین، من که خیلی بی ادبم اما شما خوب می دونید که چقدر محتاجم، همینم نباشه که دیگه هیچی... دورم نندازید، من می تونم.
۰۳ آبان ۹۶ ، ۲۲:۲۸ ۳ نظر
محٌـمد

حس و حال قبل از پیاده روی اربعین

فردا دارم راهی کربلا میشم...از الان در دلم آشوب شده...دوست دارم همیشه توی همین حس باشم, حس انتظار قبل از ملاقات و اینکه حس می کنی که چطور این انتظار روحت رو لطیف می کنه, انگار از همه چیز دل بریدی چون می دونی ملاقات نزدیکه و تو باید دلت رو واسش آماده نگه داریی و حواست باشه تو این مدت گرد و غبار نگیره مبادا که لذت ملاقات رو برات کم کنه!
ای کاش همین حس رو توی تمام لحظات زندگی درباره ملاقات خدا می شد داشت. این چند روزه فکر می کنم کمی به حال و هوای چنین حسی نزدیک شدم.
یادمه اول امسال یه لحظه از دلم گذشت که یعنی میشه ما هم بریم کربلا!! بعد به خودم پوزخندی زدم که ما کجا و رفتن کربلا کجا, اصلا نمیشه!!.
ولی حالا... دلم نمی خواد به روزهای برگشتم فکر کنم.اینکه دوباره خودم رو توی حال و هوای ساکت آروم زندگی معمولی ببینم.

۱۱ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۳ ۰ نظر
محٌـمد

به دلم افتاده برم کربلا

 

به دلم افتاده برم کربلا...واسه پیاده روی اربعین، فعلا فقط تونستم کارهای گذرنامه ام رو انجام بدم، هیچی معلوم نیست.

قرار نیست با کاروان برم، با چند تا از دوستان و آشنایانی که صرفا راه بلد هستند، همین.

یعنی میشه؟

۱۳ آبان ۹۳ ، ۱۹:۲۲ ۰ نظر
محٌـمد