امروز تو باشگاه، بعد از روال نرمش قبل از تمرین به نیت گرم شدن بدن، سنسی قصد شیایی نمودند.

بنده هم که منتظر این لحظه، با شخصی کمر قهوه ای اقدام به گلاویز شدن کرده و یقه و آستین حریف را محکم در دستان خود گرفته و حریف را به سمت جناحین می کشیدم بلکن توفیقی نصیب گردد و اوچی گاری یا دی آشی هارای در این میدان دَشت کرده و خود را به مرحله "من می توانم" برسانم که ناگاه حریف کارکشته و توفیق یافته، از تلاش و هارت و هورت این حقیر به این نتیجه رسید که اینگونه درو نتوان و در اوج لحظه تلاش این حقیر و پس از چند تلاش ناموفق در اوچی ماتا و دیگر فنون نمیدانم اسمش! به ناگاه قصد کوسوتو گاکه کرد و اجرای فن همانا و قفل شدن زانوی این حقیر همانا و پیچش بدن در فرود همانا و نپیچش زانو همان.

و اینگونه شدن که همینک با زانوی دردآلود و کمپرس شده، در حالت استراحت مشغول ریختن این کلمات در ویرایشگر متن می باشم.

تا خدا در ادامه داستان چه خواهد.

باشد تا بهتر شده و کمر خود را به درجات عالیه ارتقا داده و بتوانم!