میدونی، آخه خدا تو رو خیلی دوست داره.
وقتی که تو رو سرگرم گناه میبینه، وقتی که دیگه بهش هیچ توجهی نمی کنی و نشانه هاش رو نمیبینی، خیلی آروم و بی صدا توی شلوغیِ غیر خودش، دستش رو آروم از توی دستت میکشه .
آخه اون خیلی تو رو دوست داره، خیلی دلش میشکنه وقتی میبینه بهش بی محلی میکنی؛ اونم که خدا هست، متکبر و مقتدر.
اگر بزاره بره، اگر به اون نقطه برسه که دیگه باید دستت رو ول کنه، هیچ کس دیگه ای نمیتونه طعم آرامش رو دیگه بهت بچشونه. حتی اون لحظات خوب با خدا بودن رو هم از یادت میبره و یادت نمیاد اون دست کی بود که یه زمانی اینقدر بهت آرامش میداد.

آخه تو بدجور بهش بی احترامی کردی و دلش رو شکوندی، اونم که خداست، وقتی که قهر بکنه، بدجور قهر می کنه.

مطمئنا خدا تو رو خیلی دوست داره، اما میدونی، آخه اون خداست؛ عشق رو خدایی ابراز میکنه، نه مثل بنده های زمینی. اینه که واسه فهمیدنش باید یکم بیشتر دور و ورت رو ببینی تا بفهمی دست کی و گرفتی که اینقدر بهت آرامش میده و خودت هم نمی دونی.