گاهی اوقات که میخوام خوندن کتابی رو شروع کنم این سوال ذهنم رو مشغول می کنه که حالا اگر اینو خوندم چه استفاده ای ازش می تونم توی زندگی واقعیم داشته باشم.

این سوال در صورتی که اصل حیات رو بر زندگی این دنیا قرار بدیم فقط یه جواب داره اونم اینکه خب ارزشش رو نداره. واقعا خیلی از چیزهایی که می دونیم یا هستیم توی این دنیا یا کاربرد ندارند یا با توجه به مختصات زمانی و مکانی و محیطی امکان استفاده ندارند، پس من چرا خودم روی برای داشتنش خسته کنم ؟!

ولی اگر حیات اصلی رو بهشت ابدی فرض کنیم، اونوقت میشه جواب درست و قانع کننده ای به این سوال داد. 

ما برای این دنیا خودمون رو آماده نمی کنیم، برای دنیایی آماده میشیم که در اون به هر میزان که رشد کرده باشی می تونی بهره ببری. این رشد ممکنه گاهی از خوندن یک رمان ناشی بشه که عملا شاید هیچ کاربردی در این حیات نداشته باشه اما باعث بشه بتونی احساس جدیدی رو تجربه کنی یا یک ذهنیت متفاوت رو بتونی تجسم کنی.