دیشب باز هم خواب عجیبی دیدم در رابطه با دختر بی شعور...

از اون خواب ها که وقتی بیدار میشی حسش باهات میمونه...

فکرم رو بهم ریخت، بالاخره به خواهرش توی اینستا پیام دادم و ازش درباره ازدواج آزاده پرسیدم، گفت اون قضیه بهم خورد و آزاده داره درسش میخونه و میخواد کنکور بده!

تشکر کردم و چیزی نگفتم...