❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

درمان

گور پدر هر چی نویسنده غربی هست، افسردگی، غم و این کوفت و زهر ماری های روحی فقط یک درمان داره و اونم مالیدن نوک انگشت به هم یا خوردن شکلات یا نفس عمیق کشیدن یا ... نیست.
درمانش فقط فهمیدن این هست که اگر می دونستیم خدا چقدر به ما مشتاقه و چقدر ما رو دوست داره ( خدایی که خداست! آفریننده هر چی زیبایی و قدرت هست) از شوق بهش جون می دادیم!
حالا می خوام بدونم چنین کسی چطوری افسرده میشه؟!

۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۳۸ ۰ نظر
محٌـمد

I'm OK

I'm OK :D

۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۲۵ ۴ نظر
محٌـمد

کار خدا

من این رو کجای دلم بزارم استاد آخه !

باید تصور ما از خدا این‌طور باشد که خدا کاری جز مهربانی کردن و شاد کردن ما ندارد. اگرچه لازمه رسیدن به شادی عمیق، عبور از برخی سختی‌هاست.

/:

۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۵۱ ۵ نظر
محٌـمد

سر جای اول

امروز دوست دارم واقعا این رو واسه خودم بنویسم که

نساختن یک مجسمه خیلی زیبا، خیلی بهتر از ساختن یک مجسمه زشت هست.
درگیر یک رابطه که می تونه خیلی عالی باشه نشدن، خیلی بهتر از درگیر یک رابطه بد شدن هست.
یک فرد عالی رو استخدام نکردن، خیلی بهتر از استخدام یک فرد بد هست.
یک پروژه خیلی عالی رو نگرفتن، خیلی بهتر از یک پروژه بد رو گرفتن هست.
پارسال به خاطر موضعیت بدی که از لحاظ روانی داشتم و بیکاری و فرار از شرایط خونه مجبور شدم یه شرکتی برم سر کار که الان که فکرشو می کنم میبینم همچین غلطی هم نکردم، فقط برای درد و رنج خودم کمی زمان بیشتری خریدم و اون رو به تعویق انداختم.
و من الان اینجام، سر جای اولم، فقط یک سال پیرتر شدم! همین.

۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۸ ۲ نظر
محٌـمد

انک کادح الى ربک

اگر داری راه میری بایست و اگر ایستادی بشین و اگر نشستی قشنگ یه بالش بزار زیر سرت و با دقت بخون چون نویسنده قصد داره یه راز خیلی مهم زندگی رو بهت بگه :)

حقیقت اینه که در جستجوی آرامش و رسیدن به اون چیزی که فکر می کنی قراره بهت آرامش بده دو احتمال وجود داره، یا از قبل بهت داده شده یا خیر.

در حالت اول چون بدون زحمت بهت داده شده پس احتمال خیلی زیاد قدرش رو نمی دونی و به دنبال آرامش همه عمر به دنبال یک "نه اینهایی که دارم" می گردی و اینطوری همیشه ناآرامی.

در حالت دوم هم باید برای رسیدن به چیزی که می خوای خیلی بجنگی، اونقدری که ریقت بزنه بیرون و اگر امیدت رو از دست ندی در این مسیر، و همش پشت سر هم انتخاب های درستی داشته باشی این احتمال وجود داره که آخر کار چیزی که می خوای رو بدست بیاری. ولی خب چون در این حالت احتمال اینکه دقیقا بدونی چیزی که میخوای چی هست و کجا قراره پیداش کنی خیلی کمه پس نتیجه این میشه که همه عمر ناآرامی در جستجوی آرامشی که نمی دانی کجاست !

اما رازی که می خوام بگم اینه که در حقیقت هیچ چیزی در این دنیا نیست که بهت آرامش بده، اصلا چنین نقطه ای تعریف نشده هست؛ تنها آرامش واقعی حرکت به سمت خدا هست و اون یک نقطه نیست، یک مسیره که باید تا مرگ ادامه اش بدی.

خلاصه اینکه «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ»

 

۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۲۱ ۱ نظر
محٌـمد