❞ اینجا حدیث نفس می گویم ❝

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

چالش دیوار

یکی از چالش هایی که دوست دارم برای خودم تعریف کنم اینه که توی یه دوره های منظم، یه سری پیش فرض های خودم رو بزارم روی میز و با دلیل و منطق بکوبمش توی دیوار!

بعد بگردم دنبال پیش فرض صحیحِ جایگزین.


۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۱۲ ۱ نظر
محٌـمد

لیست ده تایی

یه لیست تقریبا ده تایی شماره از دوستم گرفتم که بعضی هاشو خودشم رفته بود خواستگاری اما به دلایلی نشده بود.

حتی یک مورد هم قبول نکردند که بریم و یه جلسه حرف بزنیم. از همون پشت تلفن درباره کارم میپرسن و میگن مشورت کنیم و خبر میدیم. فرداش که زنگ میزنیم یا میگن قصد ازدواج نداره یا میگن میخواد درسش بخونه یا ... .

الان من چیکار کنم :|

۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۱۹ ۰ نظر
محٌـمد

یخی که آب شد

به این فکر میکردم که تمام این سالها اگر از اول اصلا تصمیم به ازدواج نداشتم و بهش فکر نمی کردم الان کلا توی زندگیم بیشتر پیشرفت میکردم!

مثلا به جای اینکه پولم رو برای خانه پس انداز کنم همون موقع که پراید 20 تومن بود یه پراید میخریدم و همه سرمایه ام رو میکردم ماشین.

الان هم ماشین داشتم هم ارزش پولم حفظ شده بود!

یا خیلی چیزای دیگه که فقط به این دلیل ضرر کردم که فکر میکردم همین روزها میتونم ازدواج کنم و سر و سامون بگیرم. زهی خیال باطل.

کلا دوره ای شده که مجردی فکر کنی و زندگی کنی بیشتر و سریعتر پیشرفت میکنی.

از این میسوزم که پس انداز کردم برای ازدواج و در عرض یکسال همه داراییم یک سوم شد، مثل یخ آب شد و من هیچکاری نتونستم بکنم.

حالا میری خواستگاری میگن ماشین داره؟ خونه داره؟ چقدر سرمایه داره؟ و اونوقت من بگم چقدر پس انداز دارم؟ در عرض یکسال قیمت رهن دو برابر شده! خب مگه یه آدمی مثل من که تقریبا 90 درصد پولش رو پس انداز میکنه چقدر میتونه توی یکسال جمع کنه که الان قیمت ها باید دو برابر و سه برابر باشه؟!

هیچی دیگه، فکر کنم اینطوری پیش بره حتی تا آخر عمر پول دو متر قبر هم نداشته باشیم.

و این قضیه خیلی باعث ناامیدی و ناراحتیم شده. خانواده هم که کلا درک نمیکنن و اصلا توی یک دنیای دیگه ای هستند.

دوره ای شده که بخوای مجردی زندگی کنی خیلی بیشتر میصرفه، با همه گناهانش حتی... باز هم از اینجایی که هستم بهتره.


۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۲۴ ۰ نظر
محٌـمد