این اواخر با تیپ جدیدی از آدم ها شناخت پیدا کردم، کسایی که موقع حرف زدن فکر نمی کنند و از حرفهای طرف مقابل خودشون، در لحظه تغذیه می کنند.

این افراد حرفهاشون اصلا اعتبار نداره و چون دربارش فکر نمی کنند و در واقع فقط این حرف رو با توجه به شرایط همون لحظه می زنند و اصلا عواقب و عوارض جانبی حرفشون رو در نظر نمی گیرند.

همیشه دنبال این هستند که در لحظه بهترین حرف رو بزنند، مهم نیست که اون حرفشون چقدر با واقعیات و حقایق موضوع فاصله داره، همینقدر که مناسب لحظه باشه، قشنگ باشه، دهن پر کن باشه کافیه که اون حرف رو به زبان بیارند.

یک تجربه شخصی برخورد با چنین کارفرمایانی بوده، که همیشه حرفهایی می زد که با واقعیت خیلی فاصله داشت و اکثر اوقات هم حرفش 10 تا می شد.

مثلا هنگام بحث با این افراد شما هیچ وقت این جملات رو نمی شنوید: "آره، حق با تو هست"، "بزار کمی فکر کنم"، "به این فکر نکرده بودم"، "آها الان فهمیدم"، "درسته، من اشتباه فکر می کردم" و ... .

در واقع هربار که یه آستانه گفتن یکی از این جملات نزدیک شوند، از حرف تو دوباره تغذیه می کنند، و اینطور می گن که : "من که دارم همینو میگم"، "اصلا منظورم همین بود"، "آره بابا، اینو که می دونم"، "خب اینکه واضحه، مهندس". حالا تا یک دقیقه پیش منکر قضیه بود، اما خودش که فکر نمی کنه، می زاره تو فکر کنی و بعد از فکرت تغذیه می کنه و هر بار جملشو با آخرین حرف تو کامل می کنه.

موقع برخورد با این آدم ها خیلی مراقب باشید. اصلا حرفاشون رو جدی نگیرید، چون نه فکر میکنند و سنجیده سخن می گن. سعی کنید خودتون فکرشون رو بخونید.

یک جورایی خودتون حرف رو تو دهنشون بزارید و بگید: "منظورت اینه؟"، اونوقت دیگه راه فرار نداره و شما هم به هدفتون خواهید رسید.