شش ماه اول سایت یا هیچ شرکتی استخدام نمی کنه یا اگر هست بدرد نخوره، حالا نمی دونم یهو توی این یه هفته آخر باید 4 جا باهام تماس بگیرند و بمونی بین انتخابشون!

مورد اول رو که چون سابقه بدی ازش شنیده بودم از دوستام که اونجا بودن فعلا پیچوندم. دومی هم با اینکه وسوسه کننده هست و در واقع می خواستم برم همونجا و حقوق رو هم بالاتر از بقیه جاها گفتم اما چون قراره بیایم روی یک پروژه ای که سر و تهش مشخص نیست و خیلی بزرگه و قراره برای انگلیس پیاده سازی بشه از طریق یک رابط ایرانی که میشه دایی مدیر اون شرکته اما چون یکم بدقولی توی کارنامه اش داشت و از لحاظ تیم سازی هم ضعیف بود دل چرک شدم.

چون الان من هستم و یکی دیگه از دوستام و نهایت یه نفر دیگه و باید همه چی رو خودمون انجام بدیم و این یک خورده ای سخت به نظر میرسه و منم تجربه ورود به یک پروژه بزرگ این شکلی که بخوام تصمیم گیری های بزرگی توش انجام بدم و مستقلا ندارم.

مورد سوم که اتفاقی رزومه دادم و حتی قصد نداشتم برم مصاحبه و همینطوری محض تنوع رفتم به محل مصاحبه و خب دیدم تیم جوانی هستند و جای خوبی هم مستقر بودن و نفرات تیم هم حدودا 6 نفری میشد و خب این برای من یک امتیاز هست که کنار افراد دیگه ای کار کنم و بتونم به نوعی شبکه سازی خودم رو توی کارم هم داشته باشم و این نوید پیشرفت می داد در کنار اینکه مدیرش خیلی اصرار داشت که اینجا بحث های مالی نخواهی داشت و این چیزا. هرچند چون شرکت ثبت شده نبودند و زیرخاکی کار میکردند و بیمه هم نمی کرد طبیعتا یکم دل چرک شدم (البته پولش رو میداد که خودمون بیمه کنیم)، مخصوصا وقتی که گفتم برام پیش نویس قرار داد رو بفرسته و گفت که بقیه بچه ها هیچکدوم قراداد ندارند و به ضرر جفتمون هست و این حرفا که من زیر بار نرفتم.

هرچند می دونم که داشتن همون قرارداد هم واسه کسی که نمیخواد پولت رو بده همچین کمکی نیست اما خب حداقل خوبه که یه سری توافقات رو کتبی بنویسیم. البته محل کارش دوره اما مسیرش خوب و سر راست هست و منم بدم نمیاد از اینکه مدت بیشتری از روز رو در راه برگشت باشم تا کمتر توی محیط خونه باشم.

خیلی استرس داشتم این چند روز که چیکار کنم و خدا کنه خراب نشه همه چیز و انتخابم درست باشه. شرکت تهران هم چون خبری نداند دیگه مطمئنا بیخیال شدن به هر دلیل.

که البته بهتر چون برام داشتن این حقوق توی شهر خودم بهتر از مقدار بیشتری توی شهر تهران هست. می تونم بیشتر پس انداز کنم اما استقلالی که اونجا می تونستم داشته باشم رو دیگه ندارم.

حالا گفتم که اگر بشه تاریخ شروع کار رو از ده مهر بزنند تا بتونم باز اگر خدا بخواد یه سفر برم مشهد توی این محرمی.

تا ببینیم چی میشه